دشت جنون
در رثای کربلا
کربلا در خاک و خون
لاله ها در شط خون
دیده ها را می شکافد
تیغ خنجر ؛ خصم دون
در گلوگاه عطش ؛ لب تشنگان
همه جا شعله تیر؛ همه جا سینه صد پاره تن
تن صد پاره اسیر دل خاک
گرمی عشق وجود
تب و تاب ملکوت
عاقبت ؛ این داستان اندر لحوف
حاصلش را خوانده ایم و خوانده اند و باز هم.....
همه جا دشت جنون
سروده شده : در تاریخ 29 آبان 1389
یک نگاه مهدی
---------------
الهی ساز دل را با نوا کن
سرودی ساز و سازم را صدا کن
سکوت از قصه پر غصه دارم
دل پردردمندم را دوا کن
الهی روز رفته ؛ شب کمین است
دل بی رونقم را با صفا کن
زبانم الکن است و دل پریشان
پریشان گوئیم رانینوا کن
سرایم را بسوزان ؛پاک گردان
لباس عاشقی را بر تنم کن
فروغی ساز چشمان ترم را
نگاهم را جدا ؛چشمم جدا کن
همه دارو ندار هستی ام را
فدای یک نگاه مهدی ام کن
سروده شد : برای حضرت مهدی(ع)
مورخ 18/08/1389 ساعت 30/22
شوق دیدار
----------
در انتهای اندوه شبهای تار
آنسوی انتظار
حجاب پنجره ای هست
که باورم هست تورا
و
ساغر شکسته چشمان آرزو
می ریخت
اشک ؛ مروارید ؛ دریا
و
بودنم بهانه توست
که می خواند چشمانم
خط زیبای عاشقی را
در
نهانخانه واژگان محبت سبز
و حسرت دیدار توست
امروز
و باتوبودن من
فردا
عروج آفتاب.
سروده شده به بهانه رؤیت جمال حضرت مهدی(ع) : در 15/08/1389